چكيدهی پایاننامهی دكتر نادر منیرپور از دانشآموختگان دكتري تخصصي روانشناسی سلامت دانشگاه تهران
خبر دكتر نادر منیرپور از پایاننامهی دكتري تخصصي خود در رشتهی روانشناسی سلامت، با عنوان «بررسي مدل هاي ساختاري ایستا و پویا براي تبيين افسردگي و اضطراب در مبتلايان به بيماريهای عروق کرونر قلب تحت مداخلات CABG و PCI» به تاريخ 26/7/1388 دفاع نمودند. پایاننامهي ايشان توسط دكتر محمدعلی بشارت استاد گروه روانشناسی دانشگاه تهران هدايت شده است. دست اندركاران سايت روانشناسان، ضمن تبريك به اين دانشآموخته، آمادگي خود را براي انعكاس اخبار دفاع و نيز چكيدهی پایاننامهی دانشآموختگان دكتراي رشتههاي روانشناسي و رشتههای مرتبط اعلام ميدارند. چكيدهی پایاننامه هدف: با توجه به پيامدهاي بسيار ناگوار ابتلا به افسردگي و اضطراب در بيماران کرونري، نظير افزايش احتمال مرگ و مير در سال اول، پژوهش حاضر با هدف بررسي مدل هاي ساختاري ايستا و پويا براي تبيين افسردگي و اضطراب در بيماران مبتلا به CHD تحت مداخلات CABG و PCI اجرا گرديد. اين پژوهش طی دو مطالعه مقطعی و طولی شامل مقطع زماني خط پايه و 4 ماه بعد از آن، به بررسي نقش شخصيت تيپ D، حمايت اجتماعي، ادراک بيماري، راهبردهاي مقابله و عملکرد بطن چپ قلب در پيش بيني افسردگي و اضطراب اين بيماران در قالب مدلهاي ساختاري ايستا و پويا پرداخت. روش: تعداد 245 بيمار مبتلا به CHD که حدود 2 هفته از مداخلات درماني آنها گذشته بود، به روش در دسترس انتخاب شدند. پس از توضيح و تبيين اهداف پژوهش و کسب اجازه براي ورود به پژوهش، از آنها خواسته شد تا ابزارهاي پژوهش را تکميل نمايند. داده ها با استفاده از نرم افزارهاي SPSS و LISREL و روش هاي تحليل عاملي اکتشافي، تحليل عاملي تاييدي، مدل معادلات ساختاري ايستا و پويا مورد بررسي و آزمون قرار گرفتند. يافتهها: نتايج پژوهش نشان داد که تمامي متغيرهاي پژوهش به طور مستقيم و معنادار افسردگي و اضطراب را پيش بيني مي کنند. علاوه بر آن، آزمون مدلهاي ساختاري نيز نتايج جالب توجهي را نشان داد. نتايج اين بررسي از مدل نظري خودتنظيم گري لونتال حمايت نمود. ادراک بيماري پس از شکلگيري به طور مستقيم و نيز به واسطه راهبردهاي مقابله، بويژه راهبرد هيجانمحور، افسردگي و اضطراب را پيشبيني نمود. زماني که متغيرهاي شخصيت تيپ D و حمايت اجتماعي وارد مدلهاي ساختاري شدند، سهم موثري در پيش بيني افسردگي و اضطراب نشان دادند. ورود شخصيت تيپ D و حمايت اجتماعي موجب کاهش و حذف معناداري راهبردهاي مقابله در پيش بيني افسردگي و اضطراب شدند. ادراک بيماري به عنوان مهمترين متغير واسطهاي در رابطه شخصيت و حمايت اجتماعي با افسردگي و اضطراب مشخص شد. مقايسه ابعاد متغيرهاي پيش بين نشان داد که راهبرد هيجان محور سهم موثرتري نسبت به ساير راهبردها در تبيين افسردگي و اضطراب دارد. همچنين، مولفه حمايت خانواده به عنوان مهمترين منبع حمايت اجتماعي در بيماران قلبي، بويژه پس از تجربه مداخلات جراحي، مشخص گرديد. از سوي ديگر، ويژگي عواطف منفي نسبت به بازداري اجتماعي نقش موثرتري در پيش بيني افسردگي و اضطراب نشان داد. همچنين، يافته ها نشان دادند که افسردگي و اضطراب نيز در يک دور باطل به استفاده از راهبردهاي ناکارآمد و ادراک منفي از بيماري منجر شده و موجب تداوم خود در آينده مي شوند. نتيجه گيري: اين پژوهش براي اولين بار در ايران انجام شد و يکي از نخستين پژوهشهاي بررسي مدلهاي ساختاري براي تبيين افسردگي و اضطراب پس از ابتلا به بيماري هاي عروق کرونر در دنيا محسوب مي شود. ادراک بيماري به عنوان يک متغير شناختي، در پيش بيني افسردگي و اضطراب در اين بيماران معرفي شد، که نه تنها يک متغير موثر در تبيين راهبردهاي مقابله و افسردگي و اضطراب است، که از عوامل ديگري نظير ويژگي هاي شخصيتي، بويژه عواطف منفي و عوامل اجتماعي نظير حمايت اجتماعي، متاثر مي گردد. عنوان انگلیسی: Static and dynamic structural models for predicting depression and anxiety in CHD patients under CABG and PCI
خبر به نقل از خبرنامه پاييز1388 انجمن روانشناسي ايران